خدمت‏رسانی در سیره و گفتار امیرالمؤمنین علیه‏السلام

محمدمهدی کریمی‏نیا؛
مقدمّه
مقصود از «الگو» و «اسوه»پذیری حالتی است که انسان به هنگام پی‏روی از غیر خود پیدا می‏کند. فردی که از او پی‏روی می‏شود، ممکن است اسوه نیک یا بد باشد. در قرآن کریم، گاه به صراحت و گاه بدون تصریح، به پی‏روی از کسی سفارش می‏کند. از جمله حضرت ابراهیم علیه‏السلام الگو معرفی شده است: «قد کانت لکم اسوة حسنه فی ابراهیم والذین معه» (ممتحنه: 4)؛ قطعا برای شما در (پی‏روی از) ابراهیم و کسانی که با اویند، سرمشقی نیکوست.

در مورد پیامبر اکرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله نیز می‏فرماید: «لقد کان لکم فی رسول الله اسوة حسنةٌ لمن کان یرجوا اللّه و الیومَ الاخر و ذَکَر اللّه کثیرا» (احزاب :21)؛ برای شما در (زندگی) رسول خدا الگوی نیکویی است، برای آن‏ها که امید به رحمت خدا و روز رستاخیز دارند و خدا را بسیار یاد می‏کنند.


امام علی علیه‏السلام ؛ الگوی خدمت رسانی
تاریخ و شرح حال بزرگان عالم و شخصیت‏های آسمانی برای هرکس بهترین سرمشق و عالی‏ترین الگوی زندگی است. در این میان، شرح زندگی امام امیرالمؤمنین علیه‏السلام ، دوّمین شخصیت جهان انسانیت، از اهمیّت خاصی برخوردار است؛ چه این‏که بررسی زندگانی ایشان روح فضیلت، پاکی، ایمان، تقوا، فداکاری، استقامت، شجاعت، فتوّت، و پی‏روی از حق را در خواننده تقویت می‏کند.

پیامبر اکرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله در شأن امام علی علیه‏السلام می‏فرماید: «ما عَرَفَکَ حقَّ معرفتک غیرُاللهِ و غیری»؛(1) غیر از خدا و من هیچ کس دیگری حق معرفت تو را نشناخت.

آری، ابعاد گوناگون آن شخصیت بی‏همتا، قابل وصف و شمارش نیستند. یکی از ابعاد زندگانی آن بزرگوار، خدمت‏رسانی و توجه به نیازمندان است. آن حضرت در این راه یک لحظه آرام نداشت و در این راه، تمامی سعی و تلاش خویش را به کار می‏برد و دیگران را نیز بدین امر مهم تشویق می‏نمود.

ادامه نوشته

عبادت بجز خدمت خلق نیست

پدیدآورنده: سیّدمحمّد دلّال موسوی،

در اخبار شاهان پیشینه هست

که چون تُکله‏(1)

بر تخت زنگی نشست

به دورانش از کس نیازرد کس

سَبَق بُرد(2)

اگر خود همین بود و بس

چنین گفت یک ره‏(3)

به صاحبدلی

که عمرم به سر رفت، بی‏حاصلی

بخواهم به کُنج عبادت نشست

که دریابم این پنج روزی که هست

چو می‏بگذرد مُلک و جاه و سریر

نبُرد از جهانْ دولت، الّا فقیر

چو بشنید دانای روشن نَفَس

به تندی برآشفت کای تُکله، بس!

عبادت‏(4)

بجز خدمت خلق نیست

به تسبیح و سجّاده و دلق نیست

تو بر تخت سلطانی خویش باش

به اخلاق پاکیزه، درویش باش

به صدق و ارادت، میان بسته‏دار(5)


ز طامات‏(6)

و دعوی، زبان بسته‏دار

قدم‏(7)

باید اندر طریقت، نه دَم

که اصلی ندارد دَمِ بی‏قدم(8)

 

بزرگان که نقد صفا داشتند

چنین خرقه زیر قبا داشتند.(9)


خداوند در قرآن کریم، هدف از خلقت انسان را عبادت خود ذکر کرده است، آنجا که می‏فرماید:

و جِنّ و اِنس را نیافریدم، جز برای آنکه مرا بپرستند.(10)

ادامه نوشته

فرهنگ خدمت و احسان  

پدیدآورنده: جواد محدّثی، 
دانی که خدا چرا تو را داده دو دست؟

من معتقدم که اندر آن سرّی هست

یک دست به کار خویشتن پردازی

بادست دگر ز بی‏کسان گیری دست

حسّ بشری

دنیا، بستری برای ساختن خانه آخرت است.

کار نیک، احسان به مردم، خدمت صادقانه به دیگران، لذّت بردن از کمک رسانی به محتاجان، ابزار و مصالحی است که «سرای آخرت» را برای انسان بنیان می‏نهد و آباد می‏سازد و این توفیقی است که در همه کس نیست و لطفی است الهی که بر دست برخی از بندگان شایسته جاری می‏شود و به مردم می‏رسد.

سیادت و سروری نیز به فرموده حضرت رسول ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ در سایه خدمت به مردم و دلسوزی برای آنان است: «سیّد القوم خادِمُهم»(1)

گاهی بعضی از اعضای بدن «بی حسّ» می‏شود و هیچ درد و جراحت و آزاری را درک نمی‏کند. این «عصب مُردگی»، گاهی هم در اندام روح بشر پدید می‏آید. آدم‏ها هم گاهی «احساس» خویش را از دست می‏دهند و از رنج دیگران و محرومیّت فقیران و نیازهای نیازمندان، تأثر و و تألّمی در خود حسّ نمی‏کنند و عضوی جدا شده از پیکره جامعه می‏شوند. این نیز نوعی «عصب مردگی انسانی» است.

اگر سعدی می‏گوید: «بنی آدم اعضای یک پیکرند ...»، الهام از فرموده حضرت رسول ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ است که آدمی‏زادگان را همچون اعضای یک جسد دانسته که همه با هم پیوند دارند و «چو عضوی به درد آورد روزگار دگـر عضـوهـا را نمـانـد قـرار».

حال اگر با درد یک عضو، عضو دیگر احساس درد نکرد، یا جدا شده از آن پیکر است، یا دچار «بی حسّی» است، یعنی نوعی «مُردگی»!

تو کز محنت دیگران بی غمی  نشاید که نامت نهند آدمی 

ادامه نوشته

سعدی و خدمت به خلق

پدیدآورنده:سیدمحمود طاهری،

بزرگان و دغدغه خدمت به خلق
انسان‏های بزرگ همواره در اندیشه دیگرانند و دل در گرو خدمت به مردم می‏نهند.سعدی شیرازی، از جمله این بزرگان است که هم خویش را به این صفت آراست و هم دیگران را به این خیر بزرگ فراخوانده است.

وی که سال‏ها جهت کسب حکمت و تجربه، تلخی سفر را تحمل کرد و به تعبیر خودش، «تا دورترین نقاط جهان نیز به پیش رفت»، نخستین مسئله‏ای که پس از آن سفر پرمایه، ذهنش را به خود مشغول ساخت، خدمت به مردم بوده است تا بر ایشان تحفه‏هایی از علم و معنویت به ارمغان آرد و کام آنان را با سخنانی شیرین‏تر از قند حلاوت بخشد، چنان که خود، این گونه سروده است:

دریغ آمدم ز آن همه بوستان  تهی‏دست رفتن سوی دوستان 
به دل گفتم از مصر، قند آورم  برِ دوستان ارمغانی برم 
مرا گر تهی بود از آن قند، دست  سخن‏های شیرین‏تر از قند هست 
نه قندی که مردم به صورت خورند  که ارباب معنی به کاغذ برند 

اهتمام و عنایت سعدی به مردم، تا آن‏جاست که حاضر می‏شود، «چون عود، در آتش اندیشه بسوزد»، تا در نتیجه، عطر دلاویز خدمت را در میان آدمیان بپراکند و روحشان را بدین وسیله بنوازد:

سعیم این است که در آتش اندیشه چو عود  خویشتنِ سوخته‏ام تا به جهان بو برود 

ادامه نوشته

اهميت و جايگاه خدمت رسانى

پدیدآورنده:احمد محسن زاده،

خدمت رسانى يعنى سود رسانى و خير رسانى كه انسان هر چه توان دارد به ديگران سود رساند و مشكلات و نيازهاى مردم را برطرف سازد.

امام «ره» يكى از تربيت شدگان بزرگ مكتب اهل‏بيت طهارت، خدمت به مردم را خدمت به خداوند متعال مى‏داند، آن‏جا كه مى‏فرمايد: «خود را براى خدمت به اسلام و ملت محروم مهيا كنيد. كمر به خدمت بندگان خدا كه خدمت به خداست ببنديد».

پيامبر خدا (صلى الله عليه و آله) فرمود: «من كان فى حاجةِ اخيه كان اللّه فى حاجتِهِ»؛ «كسى كه در پى حاجت مردم باشد، خداوند نيز در پى برآوردن حاجت اوست.»

امام على (عليه‏السلام) فرمود: «ليكن احبّ الناسِ اليك و احظاهم لديك اكثرهم سعيا فى منافع الناسِ»؛ «محبوب‏ترين مردم در نزد تو كسى باشد كه براى رفع مشكلات مردم بيشتر تلاش مى‏كند.»

در نتيجه خدمت گزاران صادق در دل مردم جاى گرفته و از محبت خاصى برخوردار مى‏شوند كه در زندگى ممدوح مردم بوده و در صورت نبود و درگذشت‏شان از دعاى آنان برخوردار مى‏شوند.

خدمت رسانى، برتر از بسيارى از عبادت‏هاى مستحب است. امام صادق (عليه‏السلام) فرمود: «مَنْ طافَ بهذا البَيْتِ طَوافا واحدا كَتَبَ اللّه لَهُ ستَّة آلافٍ حَسَنَةً و محاعَنْه سِتَّة اَلافِ سيِّئة و رَفعُ لَهُ سِتَّةَ آلافِ دَرَجَةً حتّى اذا كان عِنْدَ الْمُلْتَزَم، فَتَحَ لَهُ سَبْعَة أبواب من أبوابِ الجَنَّة، قُلْتُ جُعِلْتُ فِداك هذا الفَضْلَ كُلّهُ فِى الطّواف؟ قال: نَعَم، وَ اُخبُركَ اَفضل من ذلك فى الطّواف؟ قضاءُ حاجَةِ المُسْلِمِ أفْضلُ مِنْ طوافٍ و طوافٍ حتى بَلَغ عَشْرا».

«كسى كه خانه خدا را يك بار طواف كند خدا براى او شش هزار حسنه مى‏نويسد و شش هزار گناه او را مى‏بخشد و شش هزار درجه او را بالا مى‏برد و آن گاه كه در قسمت «ملتزم» كنار كعبه قرار گيرد، هفت باب از ابواب جنت برويش گشوده شود. به امام گفتم: فدايت شوم، اين همه پاداش، مربوط به طواف است؟ امام پاسخ داد: به تو خبر مى‏دهم از چيزى كه از حيث پاداش از اين برتر باشد و آن برآورده ساختن حوايج مسلمانان است كه برتر است از «طواف» و «طواف»... و امام تا ده «طواف» را تكرار بر شمرد.»

ادامه نوشته

امام سجاد (ع) و نهضت‏خدمت رسانی  

پدیدآورنده: محمد عابدی ،  
ابعاد شخصیتی معصومان علیهم السلام از جمله امام سجاد علیه السلام چنان گسترده است که در هر بعدی از نیازهای بشری می‏توان الگوی کاربردی، ارائه و تشنگان هدایت را از سرچشمه‏های فضائل آنان سیراب کرد . بی‏شک یکی از مشخصه‏های بشر از آغاز خلقت تاکنون - و قطعا تا پایان جهان - زندگی جمعی اوست; اجتماعی که در آن هر کس بر اساس استعدادها و نحوه برخورداری از امکانات، موقعیتی می‏یابد و در تعامل با دیگران نیازمندی‏های خود را رفع می‏کند و در مقابل آن، نیازهای دیگران را برطرف می‏سازد . اعضای جامعه بشری - که ما هم عضوی از آن هستیم - هیچ کدام به تنهایی توان رفع نیازهای ضروری برای تداوم حیات را ندارند . از این رو با رو آوردن به «زندگی جمعی‏» هر کدام بنابر استعداد و توان خود، بخشی از نیازهای دیگران را تامین می‏کند تا در برابر، آنان هم نیازهای وی را رفع کنند . امام سجاد علیه السلام به خوبی می‏دانست که بی نیاز مطلق، خداست و غیر او، همه به هم نیازمندند . لذا وقتی شنید مردی می‏گوید: خدایا! مرا از خلق خود بی نیاز کن . فرمود:

«لیس هکذا، انما الناس بالناس ولکن قل: اللهم اغننی عن شرار خلقک (1) ; این گونه نیست، مردم به مردم نیازمندند . اما بگو: خدایا! مرا از مردم بد کیش بی نیاز کن .»

به این دلیل ما باید به یک حقیقت مهم و در عین حال فراموش شده توجه کنیم و آن، حقی است که جامعه (و افراد آن) به دلیل ایفای نقش در تداوم زندگی ما دارند . و این، همان حقی است که امام زین العابدین علیه السلام در کنار دو حق دیگر (حق خدا و حق خود) در رساله حقوق از آن یاد می‏کند و حقوق گروههایی مثل رهبران، زیردستان، خویشان، نیکوکاران و توده‏های مردم مانند همسایه، رفیق، شریک، سائل و نیازمند و حتی حقوق اموال و ... را تذکر می‏دهد . و از همین جایگاه است که انسانها جهت ادای این حقوق موظف به «خدمت‏» به هم هستند . در واقع اسلام با این دید دقیق و عمیق، خاستگاه «خدمت‏به خلق‏» را «حق خلق‏» می‏داند و معتقد است مردم باید خادم هم باشند چون به گردن هم حق دارند .

ادامه نوشته

مردم و خدمت‏رسانی / نهضت خدمت‏رسانی به مردم

پدیدآورنده:سیدصادق سید نژاد،

خدمت‏رسانی و تداوم زندگی اجتماعی
بر اساس مطالعات تاریخی، زندگی بشر از دیرباز به صورت اجتماعی بوده است. بدون زندگی اجتماعی، امکان دست‏یابی به نیازمندی‏های متنوع انسان میسّر نیست. زندگی اجتماعی، علاوه بر وجود قانون دقیق و مجریان توان‏مند و همین طور ضامن اجرایی مطمئن که بتوانند حقوق افراد را به طور کامل تعیین و حفظ کنند، نیاز به برخورداری تک تک مردم و مدیران از یک روحیه هم‏کاری متقابل و احساس ضرورت خدمت به یکدیگر دارد؛ چرا که بدون وجود چنین تعهّدی، هم در روند اجرای قانون مشکلاتی بروز خواهد کرد و هم در استحکام پیوندهای اجتماعی خللی پدید خواهد آمد. بر این اساس، در تمام جوامعْ اندیشمندان به دنبال راه کارهای هستند تا حسّ خدمت به یکدیگر و احساس مسؤلیّت بیش‏تر در انجام وظایف را تقویت کنند. بررسی‏ها گویای این حقیقت است که در طول تاریخ، موفق‏ترین جوامعْ آن‏هایی بوده‏اند که حسّ هم‏کاری و خدمت به هم نوع و پای‏بندی به انجام وظیفه در آن‏ها بیش‏تر بوده است.

اسلام آیین اجتماعی
از آن جا که دینْ برنامه هدایت انسان است، کامل‏ترین دین آن است که همه ابعاد وجودی انسان را در نظر بگیرد و در هر مورد، رهنمودهای لازمی ارائه کند. آیین الهی اسلام، به عنوان آخرین و در عین حال کامل‏ترین برنامه هدایت انسانْ در مجموعه آموزه‏های خود، هم بُعد فردی و هم بُعد اجتماعی بشر را لحاظ کرده است. حتی می‏توان گفت به جهت این که زندگی اجتماعی آدمی، عرصه تعارض منافع و خواست‏هاست، بیش‏تر مورد توجه قرار گرفته است و نوع احکام و برنامه‏های اسلامی، چون نماز جماعت، نماز جمعه، امر به معروف و نهی از منکر و...، به جنبه‏های اجتماعی توجه کرده‏اند. در این راستا، یکی از تکالیف مهمّ اسلامیْ ضرورت توجّه و اهتمام به امور مسلمانان است؛ یعنی هر فرد مسلمانْ موظف است آماده خدمت به دیگران باشد و همواره در راه حلّ مشکلات و گرفتاری‏های آن‏ها بکوشد. رسول خدا صلی‏الله‏علیه‏و‏آله در اشاره‏به اهمیت این کار می‏فرمایند: «هر کس که صبح کند، در حالی که به اصلاح امور مسلمانان اهتمام نداشته باشد، مسلمان نیست».

محبوب‏ترین مردم
در فرهنگ اسلام، رعایت حقوق مردمان از جایگاه والایی برخوردار است. علاوه بر آن که در قرآنْ از انسان به عنوان خلیفه و جانشین خداوند بر روی زمین یاد می‏شود، در برخی از روایات اهلبیت علیهم‏السلام از مردم، اعم از مؤمن و غیرمؤمن، تحت عنوان «عیال اللّه‏» یعنی خانواده خداوند یاد می‏شود. رسول اکرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله پس از تصریح به این حقیقت می‏فرمایند: «محبوب‏ترین افراد در پیش‏گاه خداوند متعال، آن کسانی هستند که به عیال خداوند سود برسانند و خانواده‏ای را مسرور سازند».

با ارائه چنین تصویری از جایگاه مردم در جامعه انسانی، خود به خود آن‏ها موظّف می‏شوند در تأمین نیازها و انجام کارها همیشه دیدی وسیع داشته باشند، نیازهای دیگران را نیز نیاز خود بدانند و در حدّ توان، در حلّ گرفتاری‏ها و برآورده شدن نیازهای آنان تلاش کنند.

ادامه نوشته

خدمت رسانى از منظر اخلاق اسلامى

نهضت خدمت رسانى در همه ساحتهاى مختلف اسلام از جمله اخلاق اسلامى، مورد تاكيد فراوان قرار گرفته و در نظام دينى موضوع خدمت‏رسانى به صورت نهادينه شده مطرح مى‏گردد.

فلسفه وجودى حكومت دينى، برقرارى عدالت و خدمت به مردم، و واگذارى و پذيرش مسئوليتها نيز در همين راستاست. از اين رو، هر چه مسئوليت، مهمتر و بالاتر باشد، وظيفه خدمت‏رسانى نيز سنگين‏تر مى‏شود.

مقاله، در ادامه مطالب فوق، ارزشى و فعل اخلاقى بودن خدمت رسانى از ديدگاه اسلام را مورد بررسى قرار مى‏دهد و معيارهاى ارزشمندى آن را به بحث مى‏گذارد. پس از آن آداب خدمت ارزشمند و آثار اخلاقى، تربيتى آن را مطرح مى‏كند و بدين ترتيب با خاتمه و نتيجه‏گيرى پايان مى‏يابد.

كليد واژه‏ها: خدمت رسانى ـ اهتمام به امور مسلمين ـ ارزش اخلاقى ـ نوع دوستى و غير خواهى - حسن فعلى ـ حسن فاعلى.

مقدمه
خدمت‏رسانى در اسلام را مى‏توان در ساحت‏هاى مختلفى مورد بحث قرار داد؛ خدمت رسانى در ديدگاه آيات، روايات و ادعيه، سيره معصومين(ع)، سيره فقها، خدمت رسانى در ادبيات و هنر و شعر شاعران، خدمت رسانى از منظر كلامى، فقهى و از جمله اخلاقى.

منظور ما ازارائه اين مقاله، پاسخ به‏اين پرسش است كه آيا خدمت‏رسانى فعلى‏اخلاقى و ارزشى است يا خير؟ و در صورت مثبت بودن پاسخ، معيارها، آداب و آثار آن چيست؟

بى ترديد، با ثابت شدنِ ارزشى بودن بحث خدمت‏رسانى، ضرورت و اهميت آن نيز روشن‏تر مى‏شود و خدمتگزاران را در خدمت بيشتر و بهتر، با انگيزه جلب رضايت خداوند متعال شايق‏تر و در خودسازى، تهذيب نفس و قرب الهى بهره‏مند خواهد كرد.

ادامه نوشته

خدمتگزاری  

انسان اجتماعی است و در جمع , استعداش شکوفا می گردد انسانها, همانند سنگهایی نیستنداز یکدیگر بی خبر و با هم بی ارتباط بلکه مانند حلقات یک زنجیره اند که حیات و قوامشان در گرو پیوستگی و وابستگی است . به همین جهت , در فرهنگ بشری , همواره , به این مساله توجه گردیده و به تعبیرهای گوناگون , جامعه انسانی به این سو فراخوانده شده است .اندیشه وران و مصلحان , با بیان و قلم , مردم را به تعاطف , تعاضد, همدلی و خدمت رسانی دعوت کرده و آن رااز مقومات جامعه واجتماع برشمرده اند.ادیان الهی , که براساس ارزشهای فطری و واقعی استوارند, به این امر عنایت کرده و نقش اساسی را درایجاد و تقویت این روحیه داشته اند و پیامبران و آورندگان پیام الهی , در راس خدمتگزاران جوامع بشری بوده اند. در فرهنگ و معارف اسلامی , به این صفت و عمل شایسته سفارش فراوان شده است . دراین دین بزرگ ,ارزشمندترین مردم , سودمندترین آنان است :خیرالناس انفعهم للناس 1 .
برای روشن شدن ابعاد و زوایای موضوع , بحث را در چند محور پی می گیریم :


مفهوم خدمتگزاری

خدمتگزاری , مفهوم وسیع و گسترده ای دارد.این واژه , تمام فعالیتهای مثبت و مفیدانسانها را در زمینه های :اجتماعی ,اقتصادی , سیاسی , فرهنگی و معنوی شامل می شود.این نکته را یادآور می شویم که : [خدمتگزاری] غیراز[ انجام وظیفه] است . برای روشنی و وضوح معنای خدمتگزاری , لازم است , مرزاین دو مشخص شود.

کسی که مسؤولیتی بر دوش دارد, چه در بعد معنوی و چه در بعد مادی , و درازای کار, مزد دریافت می کند, خدمتگزار نیست گر چه نتیجه تلاش او در راستای خدمت به خلق قرار می گیرد. خدمتگزار, واژه ای است که با چگونگی عمل و نیت فردارتباط دارد.

البته اگر شخصی در انجام وظیفه اش کوتاهی نکرد و آن را به بهترین وجه انجام داد و علاوه , هم و غم خویش را در رفع نارسائیهای زندگی مردم قرار داد و تابع یکسری مقررات خشک و دست و پاگیراداری نبود, نام خدمتگزار, بر او زیبنده و شایسته خواهد بود بنابراین , هر خدمتگزار مالا به جامعه خدمت می کند ولی هر خدمتی خدمتگزاری نیست . 2

معلمی که علاوه برانجام دقیق وظایف , برای رشد و شکوفایی شاگردان , دل می سوزاند, عالمی که علاوه بر تبیین احکام دین , درامور خیر و مسائل زندگی مردم پیشگام است و با مبارزات و فداکاریهایش ,از لذتهای زندگی چشم می پوشد, متمکنی که علاوه برانجان وظایف شرعی , بااموال و دارائیش بانی مراکز سودمند می گردد و به نیازمندان امداد می رساند و بالاخره آن رزمند بسیجی که از ناموس وارزشهای دینی , عاشقانه به دفاع بر می خیزد, همه ,از نمونه های بارز خدمتگزاری بیشمارند. بدینسان می یابیم که در مفهوم خدمتگزاری , گذشت , فداکاری ,ایثار, تحمل سختی و ناگواری واحساس هبستگی به همنوعان نهفته است .

ادامه نوشته

نهضت خدمت رسانی به مردم

میرصادق سیدنژاد
(خدمت‏رسانی در کلام امام‏خمینی رحمه‏الله و مقام‏معظم رهبری)
خدمت‏رسانی به مردم در کلام امام‏خمینی رحمه‏الله
پیامبر اکرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله خدمتگزار مردم
حضرت امام رحمه‏الله به شیوه‏های مختلف، مسؤولان را به هر چه بیش‏تر خدمت کردن به مردم تشویق می‏کردند. گاهی به آن‏ها گوشزد می‏کردند که این مردم بودند که شما را از حبس‏ها بیرون آورده به این سِمَت‏ها رسانده‏اند. اقتضای چنین فداکاری مردم، خدمت کردن به آن‏هاست. گاهی هم ضمن اشاره به فلسفه حکومت اسلامی، تأکید می‏کردند که بزرگ‏ترین وظیفه حکومت، خدمت به مردم است. در یک مورد امام رحمه‏الله می‏فرمایند: «... همه کسانی که دست اندرکار هستند و امور مملکت را می‏گردانند، به هر جوری که هست، بفهمند که حکومت‏ها... باید در خدمت ملّت باشند... به مردم حالی کنند که ما خدمتگزاریم... در عمل این طور باشد که مردم ببینند که این استانداری که آمده است... مشغول خدمت به مردم است... تمام این استاندارها بنا را بگذارند که کارهای خودشان را خوب انجام بدهند، در خدمت مردم باشند، حالی کنند به مردم که حکومت اسلامی، حکومت خدمت است پیغمبر اکرم خدمتگزار مردم بود».

ضرورت ارج نهادن به مردم
یکی از عوامل مهّم حفظ کیان دولت‏ها و همین‏طور تداوم پیوند صمیمانه بین مردم و حکومت‏ها، قدردانی از خدمات مردم است. بهترین شیوه قدردانی از مردم هم، خدمت به آن‏ها و ارج نهادن به خدماتی است که برای نظام انجام می‏دهند. حضرت امام رحمه‏الله در این باره خطاب به مسؤولان می‏فرمایند: «... چیزی که هم سیاست ... هم دیانت ... هم انصاف و وجدان اقتضاء می‏کند، این است که این خدمتگزاری‏هایی که [مردم] مجانی برای شما دارند خدمت می‏کنند ... این‏ها را ارجشان را بدانید و بدانید که اگر خدای نخواسته این پیوند سست بشود،... کار همان است که اوّل بود. تکلیف شرعی، وجدانی شماست که نگذارید ... به مردم بدسلوکی کنند ... جدا نشوید از مردم».

دولت خدمتگزار مردم
حضرت امام رحمه‏الله در تبیین وظیفه دولت در قِبال مردم، مطالب بسیاری بیان کرده‏اند و در ضمن هر یک از این سخنان، کوشیده‏اند با توجه معارف اسلامی و سیره اهل بیت علیه‏السلام ، دولت مردان را با وظایف سنگینی که بر عهده دارند، آشنا سازند. از جمله در این باره می‏فرمایند: «... دولت در حکومت اسلامی، در خدمت مردم است. باید خدمتگزار ملت باشد و ملّتْ اگر چنان‏چه نخست وزیر هم یک وقت ظلم کرد، به دادگاه‏ها شکایت می‏کند و دادگاه‏ها او رابه دادگاه می‏برند و جرم او اگر ثابت شد، به جزای اعمالش می‏رسد».

نیز می‏فرمایند: «ملت ما شهادت را استقبال کرد ... و چون شهادت مورد هدف او بود، با مشت و خون بر تمام قوای جهنمی... بر ابرقدرت‏ها که پشت سر شاه بودند، غلبه کرد. ما می‏خواهیم این رمز در بین تمام حکومت‏ها و ملت‏ها باشد. حکومت‏ها باید خدمتگزار ملّت‏ها باشند چنان‏چه در اسلام این سیره بود که حکومت در خدمت مردم بود و ارتش در خدمت مردم بود. ... اگر حکومت‏ها و ملّت به سیره رسول اکرم و ائمه مسلمین عمل می‏کردند، آرامش در هر جا بود».

ادامه نوشته

خدمتگزاری به مردم در سیره و سخن امام حسین علیه السلام  

پدیدآورنده: عبد الکریم پاک‏نیا  
یکی از مهم‏ترین آموزه‏های قرآن و اهل بیت علیهم السلام خدمت‏به مردم و نیازمندان جامعه است . از دیدگاه مکتب حیاتبخش اهل بیت علیهم السلام خدمتگزاری به افراد جامعه، حد و مرزی ندارد و یک دین باور حقیقی در تمام صحنه‏های زندگی با الهام از رهبران آسمانی خویش می‏کوشد تا باری را از دوش دیگران بردارد و خدمتی را به بشر ارائه کند; گر چه فرد مخدوم، هم کیش او نباشد، البته خدمت‏به اهل ایمان اهمیت ویژه‏ای دارد .

امام حسین علیه السلام با تاکید بر این باور وحیانی می‏فرماید:

«اعلموا ان حوائج الناس الیکم من نعم الله علیکم فلاتملوا النعم فتتحول الی غیرکم; (1) بدانید نیازمندیهای مردم که [به شما مراجعه می‏کنند] از نعمتهای الهی است پس نعمتها را افسرده نسازید [یعنی مبادا با رنجاندن مردم نیازمند کفران نعمت کنید] که این وظیفه خدمت رسانی به دیگران محول خواهد شد .»

بزرگ رهبر جهان اسلام حضرت خاتم الانبیاء صلی الله علیه و آله در پیامی جهانی به پیروان خود چنین رهنمود می‏دهد:

«ایما مسلم خدم قوما من المسلمین الا اعطاه الله مثل عددهم خداما فی الجنة; (2) هر مسلمانی که به گروهی از مسلمانان خدمت کند خداوند متعال به تعداد آنان، خدمتگزارانی را در بهشت‏به او عطا خواهد کرد .»

اساسا یکی از مهم‏ترین آرزو و درخواستهای ائمه اطهار علیهم السلام از خداوند متعال توفیق خدمتگزاری به مردم بوده است و آنان این خواسته ارزشمند خویش را در قالب دعاها و سخنان گهربار خویش ابراز می‏نمودند . امام سجاد علیه السلام در دعای مکارم الاخلاق با پروردگار متعال چنین نجوا می‏فرماید:

«واجر للناس علی یدی الخیر ولاتمحقه بالمن (3) ; خداوندا! انجام کارهای خیر را برای مردم، به دست من اجرا کن و خدمات نیکم را با منت گزاری ضایع مگردان .»

ادامه نوشته

الگوهای خدمتگزاری  

عالمان خدمتگزار
صاحبدلی به مدرسه شد زخانقاه

بشکست صحبت اهل طریق را

گفتم میان عالم و عابد چه فرق بود

تا اختیار کردی از آن این طریق را

گفت این گلیم خویش بدر می‏برد زموج

وین جهد می‏کند که بگیرد غریق را

مقدمه
«اجتماعی بودن‏» انسان را به تعامل با دیگران وا می‏دارد تا بتواند به زندگی خود تداوم بخشد و راز اجتماعی شدن انسان «تداوم حیات‏» اوست . در عین حال، به دلیل غریزه «سود جویی‏» و «من خواهی‏» در همین تعاملات اجتماعی هم - که آنها را به دلیل منافع فردی پذیرفته است - حقوق دیگران را به نفع خود ضایع می‏سازد و در نتیجه، توده‏های وسیعی مستضعف و فقیر برجای می‏گذارد .

در مقابل، حکومت‏با حربه «قانون و قدرت‏» مسئول جلوگیری از تعرض افراد به حقوق یکدیگر و یاری رساندن و خدمت‏به مظلومان برای احیای حقوقشان است . اما نباید نقش دانایان و عالمان جوامع را نیز نادیده گرفت; زیرا آنان از درون جوامع و از موضعی هم‏سطح با توده‏ها مقام بزرگ خدمتگزاری امت را ایفا می‏کنند و به واقع، خادمان معنوی مردم هستند . حضرت عیسی علیه السلام در این‏باره می‏فرماید: «ان احق الناس بالخدمة العالم; (1) عالم، لایق‏ترین افراد برای خدمتگزاری است .»

همچنان که امام کاظم علیه السلام به معمر بن خلاد فرمود: «ان لله عبادا فی الارض یسعون فی حوائج الناس هم الآمنون یوم القیامة ومن ادخل علی مؤمن سرورا فرح الله قلبه یوم القیامة; (2) خداوند بندگانی در زمین دارد که در تامین نیازهای مردم می‏کوشند . آنها در روز قیامت ایمن هستند و هر کس مؤمنی را شاد کند، خداوند در روز قیامت دل او را شاد می‏سازد .»

بنابراین، عالمان و دانشمندان بهترین الگوها برای خدمتگزاری به خلق می‏باشند . حال، درگلشن ابرار گذری می‏کنیم و گلچینی از خدمتگزاری آنان را به نظاره می‏نشینیم و از آنجا که دایره خدمتگزاری عالمان دین بسیار گسترده است، فقط به گوشه‏هایی از زندگانی آن بزرگان در خصوص خدمت و انفاق به نیازمندان بسنده می‏کنیم .

ادامه نوشته

شهید رجایی الگوی خدمتگزاری

مقدمه
حکومت‏بر مردم، کارگزاران را در موقعیتی برتر قرار می‏دهد; به گونه‏ای که جایگاه و شان اجتماعی بالاتری می‏یابند و نسبت‏به توده ملت، به تناسب حکومت و جایگاه ناشی از آن، از امتیازات ویژه‏ای برخوردار می‏شوند که عمده آنها، «دسترسی به ثروت عمومی و قدرت برتر و . .» است .

مهم این است که حاکمان و کارگزاران، از امکانات و قدرت امانی که در اختیارشان است، در مسیر خدمت‏به مردم استفاده کنند و نیز از آسیبهای قدرت و ثروت در فرآیند خدمت رسانی در امان بمانند . در مقاله قبل، پیرامون بخش اول سخن گفتیم و در این مقاله می‏کوشیم راههای مبارزه با آسیبهای قدرت حاکمان را در سیره و زندگی حاکمی که خادم ملت‏بود، به تماشا بنشینیم .

1 . گم نکردن هدف:
اگر هدف از دست‏یابی به مقام کارگزاری و حکومت، خدمتگزاری به خلق باشد، کارگزار، هدف مقدس و الهی را برگزیده است; زیرا امام صادق علیه السلام فرمودند: «من مشی فی حاجة اخیه المؤمن کتب الله عزو جل له عشر حسنات و رفع له عشر درجات و حط عنه عشر سیئات و اعطاه عشر شفاعات (1) ; کسی که برای برطرف کردن نیاز برادر مؤمن خود گام بردارد، خدای سبحان برای او ده حسنه می‏نویسد و مقام او را ده درجه بالا می‏برد و از ده گناه او می‏گذرد و شفاعت ده نفر را از او می‏پذیرد .»

با این رویکرد، کارگزار یا همان خدمتگزار اسلامی باید بکوشد همواره این هدف مقدس را به یاد داشته باشد و از مسیر آن خارج نشود .

خواهر زاده شهید رجایی که مراسم تنفیذ ریاست جمهوری دایی‏اش را از تلویزیون مشاهده کرده بود، می‏گوید: «وقتی حکم تنفیذ توسط یادگار امام خوانده می‏شد، به چهره دایی نگاه کردم و دیدم خیلی در فکر فرو رفته است . شب که به جلسه آمد، از آن حال پرسیدم، گفت: خوب حدس زدی . من همان موقع به خودم می‏گفتم: حواست جمع باشد، هرچند حکم رئیس جمهوری تو را از طرف امام می‏خوانند، ولی تو همان محمد سیاه هستی . من در همان حال می‏گفتم خدایا به من کمک کن خودم را گم نکنم، قدرتی بده که به مردم عزیز خدمت کنم . (2) »

مرحوم شهید رجای می‏گفت: «گاهی با خودم خلوت می‏کنم و می‏گویم: مبادا میز مرا بگیرد، من همان رجایی قابلمه فروش هستم . اینها را می‏گویم تا غرور میز مرا نگیرد . (3) »

ادامه نوشته

امام خمینی (ره) و مردم

امام خمینی ره مردم را همراه، یار و پشتیبان جمهوری اسلامی و مسئولین را خدمتگزار آنها می دانست. معظم له می فرمود:باید تمام اموری که انجام می دهید متوجه باشید که در محضر خداست و مسئولیت شما دارید، مسئولیت اینجا هم دارند لکن آن مهمش مسئولیت الهی است.

یا   فرض بفرمایید که هر یک از این ادارات دولتی که هست، که می خواهند خدمت کنند به مردم، از آن کسی که دم در هست، پیش خدمت هست، تا آنجایی که مثلا جای رئیس هست، باید توجه داشته باشند که همه خدمتگزار این خدمتگزار مردم هستند، همه اجیر این مردم هستند ، اجرت از اینها دارند می گیرند برای خدمت و باید با مردم رفتارشان رفتار انسانی – اسلامی باشد...[1]دولت، استانداران و فرماندارها در هر جایی که هستند باید به مردم خدمت کنند. وقتی ما خدمتگزار ملت شدیم، ملت هم پشتیبان ما خواهد شد و در این صورت است که طمع خارجیها قطع خواهد شد، چرا که همیشه اجانب بنایشان بر این است که از داخل، کارها را خراب کنند و اتحاد مردم را از بین ببرند، اختلاف ایجاد کنند و بعد به ایادی داخلی شان دستور دهند تا مقاصد پلید آنها را پیاده نمایند... عمده این است که ما به اسلام خدمت کنیم. خدمت به ملت، خدمت به اسلام است. خدمت به دولت، خدمت به اسلام است. و امروز هر خدمتی که انجام دهیم، خدمت به اسلام است. هر خدمتی که مردم به آن احتیاج داشته باشند، خدمت به اسلام است. وقتی قرار گذاشتیم که به اسلام خدمت کنیم، خدای تبارک و تعالی هم ما را تنها نمی گذارد و نمی گذارد گرفتار شویم. برای اینکه گرفتاری از خود انسان است، از خارج نیست. تا در داخل ملت یک کرم زدگی پیدا نشود خارجیها نمی توانند کاری انجام دهند. و بحمد الله امروز ما از داخل اطمینان داریم و با اطمینان باید به مردم خدمت کنیم و دیگر نباید بگوییم حال انقلاب است. نه، دیگر حال آرامش است، حال خدمت به مردم و جامعه است، حال خدمت به اسلام است، حال این است که مردم مطمئن باشند و نسبت به همه چیزشان اطمینان داشته باشند...[2]همه می دانید و باید بدانیم مادامی که ملت پشتیبانی مجلس و دولت و قوای مسلح هستند و دولت و مجلس و قوای مسلح در خدمت ملت بویژه قشرهای محروم می باسند، و جلب رضای خداوند را در این خدمت متقابل، می نمایند، هیچ قدرتی توانایی آسیب رساندن به این نظام مقدس را ندارد واگر خدای نخواسته یکی ازاین دو یا هر دو از خدمت متقابل دست بردارند شکست جمهوری اسلامی و اسلام بزرگ، اگر چه در دراز مدت، حتمی است. بنابر این ترک این خدمت متقابل که به شکست اسلام و جمهوری اسلامی منتهی می شود از بزرگترین گناهان کبیره است که باید از آن اجتناب شود، چنانچه این خدمت از واجبات بزرگ است که باید به آن قیام نمایند...[3]و بالاخره ما مردم را لازم داریم، یعنی این مردمند که این جمهوری را به اینجا رساندند و این مردمند که باید این جمهوری را راه ببرند تا آخر.[4]

و در وصیت نامه الهی و سیاسی امام خمینی ره علاوه بر وصیت به خدمت به محرومان و مستضعفان، خطاب به ملت خود اینگونه مرقوم داشت: ... و وصیت من به ملت شریف آن است که در تمام انتخابات چه انتخاب رئیس جمهور و چه نمایندگان مجلس شورای اسلامی و چه انتخاب خبرگان برای تعیین شورای رهبری یا رهبر در صحنه باشند و اشخاصی که انتخاب می کنند روی ضوابطی باشد که اعتبار می شود...

این نمایه با 3 نمایه فرعی و 38 مطلب شامل 35مقاله و 3 پرسش و پاسخ به بررسی دیدگاه نقش مردم در دیدگاه امام خمینی ره در جمهوری اسلامی می پردازد.

--------------------------------------------------------------------------------

[1]بیانات امام خمینی ره در دیدار با وزیر کشور و فرمانده ژاندارمری، 17/5/1361، صحیفه نور، ج 16، ص 244، به نقل از کتاب جایگاه مردم در نظام اسلامی از دیدگاه امام خمینی ره، ص 59.

[2]بیانات امام خمینی ره در دیدار باوزیر کشور و معاونین این وزارتخانه و استانداران، 1/10/1361، صحیفه نور، ج17، ص 118، به نقل از کتاب جایگاه مردم در نظام اسلامی از دیدگاه امام خمینی ره، ص60 و 61.

[3]پیام امام خمینی ره به مناسبت آغاز پنجمین سال رسمیت جمهوری اسلامی، صحیفه نور، ج 17،ص 225، به نقل از کتاب جایگاه مردم درنظام اسلامی از دیدگاه امام خمینی ره،ص 166.

[4]بیانات امام خمینی ره، در دیدار با رئیس جمهور و اعضای دولت، 4/6/1363،صحیفه نور، ج 19، ص 36، به نقل از کتاب جایگاه مردم در نظام اسلامی از دیدگاه امام خمینی ره، ص 166.
 

اندیشه خدمت در باور امام خمینی (ره)

در آموزه‌های دینی و اخلاقی ما، مردم در کلیت خود دارای جایگاه و ارزش والایی هستند. از منظر اخلاق، مردم عیال خداوندند و نباید به فراموشی سپرده شوند و از منظر سیاسی و اجتماعی پایه‌های اصلی حکومت به دوش آن‌ها نهاده شده است و به هر میزان که در حکومت نقش آفرین باشند، آن حکومت از استواری و استحکام بیشتری برخوردار است. هرگز نباید از نظر دور داشت که هر تلاشی بی‌آنکه به سعادت مردم بیانجامد نمی‌تواند از مقبولیت اجتماعی برخوردار باشد. امام خمینی (ره) در نهایت محبوبیت خویش که بی‌اغراق کمتر رهبری در قرن اخیر به این میزان مورد توجه و اقبال عمومی در جامعه خود قرار داشته است، هرگز در محاسبات خود فارغ از مردم عمل نکرد و با آنکه به مقتضای اینکه یک رهبر روحانی بودو مشروعیت را از ناحیه خداوند می‌دانست. در عین حال مخلوق را در رتبه طولی پس از خالق می‌دید و هر گونه خدمت به مخلوقات را عین اطاعت از خالق می‌انگاشت و البته چنین دیدگاهی هرگز به نگاه سیاستمدارانه برای جلب آرای مردم تبدیل نشد و هبچگاه مردم این احساس را نداشتند که در باور امام خمینی (ره) کمتر از آنی هستند که به زبان او می‌آید. امام خمینی (ره) در اندیشه سیاسی خود اساس تشکیل حکومت اسلامی را مقدمه برای واجبات دیگری برمی شمارد و در استدلال‌های ایشان در کتاب ارزشمند ولایت فقیه، این استدلال که تشکیل حکومت مقدمه انجام واجبات خداوند است، جایگاه ویژه‌ای دارد. این انگاره از حکومت، هرگز تحلیل‌های تئوری قدرت در اندیشه سیاستمداران را برنمی‌تابد، به ویژه آنکه از نگاه یک رهبر مذهبی به این معنی است که فضای خدمت به جامعه گسترده‌تر شود و از مجرای تشکیل حکومت بتوان در گستره جامعه، زمینه خدمات رسانی را به عموم و به ویژه آسیب پذیرترین اقشار، فراهم آورد. امام خمینی (ره) بی‌آنکه خود را نیازمند حفظ پیرامونی مردم بداند، اندیشه خدمت به آنان را جزو وظیفه خویش تلقی می‌کرد و بسیارند نامه‌های خصوصی ایشان به دیگران که متضمن همین معنی هستند. بارها تعبیر اینکه «خدمتگزار همه هستم» در کلام ایشان جاری شد و این نبود جز آنکه ایشان به این جمله باورداشت، و مردم نیز این را باورداشتند. برخی از تعابیر ایشان را در ذیل می‌آوریم تا این باور را از درون کلمات ایشان بکاویم. «امیدوارم دعا کنید که کوتاهی نکنم» «من هر جا باشم خدمتگزار همه هستم» «من به حق، خدمتگزار شما هستم» «امید است که این آخر عمر در خدمت شما باشم» «تا نفس می‌کشم، خدمت به شما می‌کنم» «من تا آنقدر که هستم خدمت می‌کنم به شما» از این نمونه‌ها در کلام ایشان فراوان یافت می‌شود. نکته مهم آن است که این گفته‌ها یا نوشته ها، هرگز برای جلب نظر و محور توجه قرار گرفتن ادا نشده است. آنان که دوران امام خمینی (ره) را درک کرده‌اند به خوبی می‌دانند که اصلاح بین امام خمینی (ره) و مردم ، مرهون اصلاح بین او و خدا است که «من اصلح بینه و بین ا...، اصلح ا... بینه و بین الناس» هرکه میان خویش با خدا را اصلاح کند، خداوند میان او با مردم را اصلاح خواهد کرد. امام خمینی (ره) کرده‌های خود را هیچ می‌پنداشت و هرگز حتی یکبار از او سخنی در ستایش خود شنیده نشد و این واقعا بی‌نظیر است. «من همیشه این مطلب در ذهنم بوده است که در مقابل ملت ایران که الآن همه چیزشان را دارند در راه اسلام می‌دهند و در مقابل این پدرهای جوان از دست داده من خدمتی نکرده ام» اساسا چنین نگرشی، به جهان بینی امام خمینی (ره) بر می‌گردد، رمز وراز چنین نگاهی را در شرح ایشان بر چهل حدیث می‌توان یافت: «ای مدعی معرفت و جذب سلوک و محبت و فنا، خداوند از لسان پیامبرش فرموده «اولیائی تحت قبائی لایعرفهم غیری» تو اگر از اولیای حق و محبین و مجذوبینی، خداوند می‌داند، به مردم این قدر اظهار مقام و مرتبت مکن و این قدر قلوب ضعیفه بندگان خدا را از خالق خود به مخلوق متوجه مکن و خانه خدا را غضب ناک مکن» عارف همه موجودات را در معیت حق می‌داند و خود را نمی‌بیند عالم عشق است هرجا بنگری از پست و بالا سایه عشقم که خود پیدا و پنهانی ندارم هرچه گوید عشق گوید، هرچه سازد عشق سازد من چه گویم، من چه سازم، من که فرمانی ندارم کم نبوده‌اند مسئولین و روسایی که در جوامع مختلف، برای آنکه خود را مردمی نشان دهند و آراء آینده مردم را از آن خود کنند، سخنان روح نوازی را بر زبان جاری ساخته‌اند و خواسته‌اند چنین بنمایانند که مردم در اندیشه آنان از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است. حکومت‌های کمونیستی بیش از دیگران با بهره گیری از شگردهای تبلیغاتی خود را دوستدار مردم نشان داده‌اند و همه را رفیق نامیده‌اند ولی در نهایت چهره پنهان شده آنان نمایان شده است. چه آنکه در اندیشه آنان حکومت ابزاری برای به قدرت رسیدن بوده است. اما در اندیشه امام خمینی (ره) حکومت مرکب راهواری است که راکب را به خدمت بر خلق خدا می‌رساند. مقام معظم رهبری بارها در خلال سخنانشان بر این موضوع تاکید کرده‌اند و تا آنجا که سالی را با نام سال خدمت رسانی نامیده‌اند و این نشان از آن دارد که ایشان نیز بر همین باور و رای هستند. در اندیشه مردمسالاری دینی، حکومت اهداف چهار گانه تامین عدالت ، امنیت،رفاه وتربیت جامعه را دنبال می‌کند ودر این میان هر تلاشی برای تحقق هریک از این اهداف تلاش در جهت دستیابی به اهداف حکومت اسلامی و مردمسالاری دینی خواهد بود خدمت در اندیشه امام خمینی یعنی تحقق یافتن عدالت ،امنیت،رفاه وتربیت وآموزش در جامعه . که خود در این راه تا واپسین روزهای حیاتش کوشید امید آنکه ما نیز در متحقق ساختن خطوط ترسیم شده از سوی ایشان موفق باشیم

احمدی نژاد و خدمت به مردم

محمود احمدي‌نژاد رئيس جمهور كشورمان در جمع خبرنگاران گفت:‌ خدمت به مردم و انجام كار براي انقلاب خستگي ندارد و همانگونه كه امام راحل فرمودند از خدا بخواهيم كه توفيق خدمت به مردم را به ما عطا كند. 

 احمدي نژاد افزود: كار براي انقلاب خستگي ندارد و بايد ايمان، اراده و همت خود را براي كار و تلاش در جهت رفاه مردمي كه 30 سال است از انقلاب و نظام دفاع مي‌كنند و پاي آرمان‌‌هاي انقلاب ايستاده‌اند، انجام داد.